با تشکر از مهرداد
روزی پلنگی وحشی به دهکده حمله کرده بود. شیوانا همراه با تعدادی ازجوانان برای شکار پلنگ به جنگل اطراف دهکده رفتند.
اما پلنگ خودش را نشان نمی داد و دائم از تله شکارچیان می گریخت. سرانجام هوا تاریک شد و یکی از جوانان دهکده با اظهار اینکه پلنگ دارای قدرت جادویی است و مقصود آنها را حدس می زند خودش را ترساند و ترس شدیدی را بر تیم حاکم کرد.
شیوانا با خوشحالی گفت که زمان شکار پلنگ فرا رسیده است و امشب ...
حتما پلنگ خودش را نشان می دهد . ازقضا پلنگ همان شب خودش را به گروه شکارچیان نشان داد و با زخمی کردن جوانی که به شدت می ترسید ، سرانجام با تیر های بقیه از پا افتاد.
یکی از جوانان از شیوانا پرسید:
”چه چیزی باعث شد شما رخ نمایی پلنگ را پیش بینی کنید؟ در حالی که شب های قبل چنین چیزی نمی گفتید!؟”
شیوانا گفت:
” ترس جوان و باور او که پلنگ دارای قدرت جادویی است باعث شد پلنگ احساس قدرت کند و خود را شکست ناپذیر حس کند. این ترس ها و باورهای ترس آور و فلج کننده ما هستند که باعث قدرت گرفتن زورگویان و قدرت طلبان می شوند.
پلنگ اگر می دانست که در تیم شکارچیان کسانی حضور دارند که از او نمی ترسند هرگز خودش را نشان نمی داد!”
کاش قدرت نترسیدن از پلنگ های زندگی را می داشتیم!!!!!
مثل همیشه قشنگ و آموختنی.
مرسی.
سلام . من تازه با سایت شما اشنا شدم . می خواستم بدونم که راهی هست تا من هم بتونم با شما تبادل داستان داشته باشم؟
با تشکر
آناهیتا
سلام دوست عزیز داستانک هاتون رو به آدرس dastanak.com@gmail.com ارسال نمایید
سلام
ممنون بابت داستانک هات
اما قرار دادنشون توی ادامه مطلب اعصاب آدمو خرد میکنه.چون داستانک هستن اشکالی نداره کامل روی صفحه باشن
hamid jan gharar bod site jadideto rah andazi koni pas chi shod?..........................!!
سلام
داستان خوبی بود.
آقا اگرلطف کنی بگی که داستان ما کی در سایتتون قرار داده میشه ممنونت میشم.
مرسی قشنگ بود. دقیقا این حرف درسته که هر کسی هر رفتاری داشته باشه انعکاس رفتار خودش را می بسنه.!
بازم نظری که دادم تایید نشد! بار دومه ها!!
به هر حال سپاس
مطلبتون خیلی جالب بود ممنون
سلام حمید عزیز.
واقعا عالیه.
فقط یه سوال می تونم از داستانا در بلاگ خودم استفاده کنم؟
با چه اسمی بلینکمت؟
بله می تونید استفاده کنید
داستانک
دقیقا همینطور به قول معروف تا خم نشی کسی روت سوار نمیشه. شیوانا استعاره است یا تو تاریخ و اسطوره ها فرد خاصی بوده معنی لغوی چی میشه؟
فکر می کنم نتیجه داستان این می شه که پلنگ واقعا قدرت جادویی داشته که فهمیده ازش می ترسن و احساس شکست ناپذیری کرده ولی فکر نمی کنم این چیزی باشه که شما می خواستید برداشت بشه .
ممنون
نتیجه داستان کاملا مشخصه!!!!!!!!!!!!! یعنی از هر چی بترسی همون به سرت می آد!!!!!!!!!!!! نباید از اتفاقات روزگار بترسی، بلکه باید به سمتشون بری !!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی سایت آموزنده ای دارید من تازه وبلاگ ایجاد کردم اگه موافق به تبادل لینک بودید خوشحال میشم.منتظرم
سلام
خیلی عالی بود.