داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده

برای دریافت دو وعده داستانک(صبح و عصر) در روز به dastanak.com@gmai.com یک ایمیل بزنید.

درویش یکدست


درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد.

قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت: ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟

  

خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست.اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت : این سزای پیمان شکنی من بود من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد.
از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. او همچنان در خلوت و تنهایی و به دور از غوغای خلق در کلبه‌ای بیرون شهر به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بود. روزی یکی از آشنایان سر زده، نزد او آمد و دید که درویش با دو دست زنبیل می‌بافد. درویش ناراحت شد و به دوست خود گفت چرا بی خبر پیش من آمدی؟ مرد گفت: از شدت مهر و اشتیاق تاب دوری شما را نداشتم. شیخ تبسم کرد و گفت: ترا به خدا سوگند می‌‌دهم تا زمان مرگ من، این راز را با هیچکس نگویی.

اما رفته رفته راز کرامت درویش فاش شد و همه مردم از این راز با خبر شدند. روزی درویش در خلوت با خدا گفت: خدایا چرا راز کرامت مرا بر خلق فاش کردی؟ خداوند فرمود: زیرا مردم نسبت به تو گمان بد داشتند و می‌گفتند او ریاکار و دزد بود و خدا او را رسوا کرد. راز کرامت تو را بر آنان فاش کردم تا بدگمانی آنها بر طرف شود و به مقام والای تو پی ببرند.

نظرات 13 + ارسال نظر
بارانی شنبه 14 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:30 ب.ظ http://jmp.blogsky.com

دوست عزیزم سلام...

خوشحال میشم دقایقی را مهمون من باشی..

اینم برات گذاشتم هروخت میخاستی بیای

آپم´´´´´´´´´´´,;****,´´´´
´´´´´´´´´´´´,*¨¨,"¨¨*,´´´
´´´´´´´´´´´,**¨¨¨@";";;-…
´´´´´´´´´-,¨**¨¨¨¨")""-""""
´´´´´´´´//,***¨¨¨¨*
´´´´´´´(,(**/*"¨""¨¨*
´´´´´´((,*/*;);*)¨¨¨¨*
´´´´´((,**)*/**/¨¨¨"¨*
´´´´,(,****.:)*¨¨¨¨¨¨*
´´´((,*****)¨¨¨¨¨¨¨*
´´,(,***/*)¨*¨¨¨¨,¨*
´´,***/*)¨*¨¨,¨*
´)*/*)*)*¨¨*
/**)**¨¨"\\)\\)
*/*¨¨¨¨,...)!))!).....,(
",¨¨¨¨_)--"--"------/_.
این پرنده اومده شمارو به وبلاگم دعوت کنه!
آپم
آپم
آپم

محمد جانبلاغی

شتاب هاست شنبه 14 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 04:08 ب.ظ http://shetabhost.net

یه پیشنهاد عالی
با سلام، دوست گرامی، خیلی وبلاگ جالبی داری با توجه به پیشرفت اینترنت در جامعه امروزی شما می تونید به راحتی و با کمترین هزینه صاحب وب سایت شوید فقط با سالیانه 5000 تومان یه هاست بخرید و با یک پنل فارسی رایگان مانند وبلاگ ولی اینبار مطالبتون را در وب سایت عرضه کنید. خوشحال می شیم باهم همکاری کنیم.
ShetabHost.net
اگه سوالی هم داشتی با من تماس بگیر 09145311131

lili vahedi یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:17 ب.ظ

vagan dastanake ziba,jaleb va tekan dahandei bud...

اشکنان سیتی یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:49 ب.ظ http://ashkanancity.ir

با سلام..وب سایت زیبایی دارین..مایل به تبادل لینک هستید؟

ضیافت عشق شنبه 21 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:47 ق.ظ http://www.ziafat93.blogfa.com/

سلام ودرود
واقعا وبلاگتون عالیه..داستانها بی نظیر هستند.

علی صاحبی سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 12:01 ب.ظ

سلام علیکم ورحمة الله وبرکات

سایتت اوروغی وزشت است

امیرحسین شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 03:22 ب.ظ http://amirhossein0098.blogfa.com

سلام
واقعا وبلاگ خوبی داری

کیارش پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 01:18 ب.ظ http://barghikia.blogfa.com

وبلاگ خوبی داری یک سر به وبلاگ من هم بزن www.barghikia.blogfa.com

ز یکشنبه 28 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:17 ق.ظ

لطف خدا هیچ وقت با انسان گناه کار چنین نمی کنه اونم کسی که از روی اجبار باشه
از طرفی حرام کردن نعمات پسندیده و حلال خدا گناه بزرگیه

خوب ترین سه‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1393 ساعت 05:16 ب.ظ

عالی بود

ش چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:06 ب.ظ http://bookha.rozblog.com

سلام خیلی جالب بود مرسی

Abbas چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:55 ق.ظ http://abbasb94.blogfa.com

سلام خستنه باشید از این همه داستان

داش یه خواسته ای داشتم میشه به سایت من سر بزنی شاید کوچیک باشه ولی به تازه گی ساختم

abbasb94.blogfa.com

شیطونک بانویی که خدا عاشقشه پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 12:08 ق.ظ

سلام
کاشپایین هر داستان اسم نویسنده اصلی یا حداقل منبع رو مینوشتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد